در گفت‌وگوی «جام‌جم» با محمد فیلی بازیگر مجموعه «گیل‌دخت» بررسی شد

جذابیت خرده روایت‌های تاریخی برای مردم

محمد فیلی یکی از بازیگران پیشکسوت در سه حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون است. علاقه‌مندان و دوستدارانش در این سال‌ها، علاوه بر فیلم‌ها و تئاترهای مختلفی که این هنرمند باسابقه در آنها حضور داشته است، شاهد ایفای نقش او در سریال‌های تاریخی‌ای چون روزی‌‌روزگاری، تفنگ‌سرپر، مختارنامه، پشت کوه‌های بلند، بانوی عمارت، شب هزارویکم، جلال‌الدین و ... هم بوده‌اند. طی ماه‌های اخیر مجموعه تلویزیونی «گیل‌دخت» از شبکه یک سیما به کارگردانی مجید اسماعیلی در حال پخش است. به ‌بهانه حضور این بازیگر در این سریال با او به گفت‌وگو نشسته‌ایم.
کد خبر: ۱۳۹۴۸۱۱
نویسنده آزاده صالحی - گروه رسانه

اگر موافق باشید گفت‌وگو را درباره حضور شما در سریال گیل‌دخت و روند ساخت این سریال شروع کنیم.

ساخت سریال گیل‌دخت در دو سال کرونا اتفاق افتاد و پروسه تولید این سریال را با مشکلات زیادی روبه‌رو کرد اما با رعایت پروتکل‌های بهداشتی و احتیاط برای جلوگیری از ابتلای عوامل و بازیگران به کرونا، نتیجه کار شیرین و موثر بود. ماحصل گیل‌دخت راضی‌کننده بوده است. به‌خصوص الان که این سریال در حال پخش است، با بازخورد مثبتی از سوی مخاطبان مواجه شده. چون مردم کارهای تاریخی را دوست دارند و به نظرم بیشتر با این آثار ارتباط برقرار می‌کنند.

گیل‌دخت سریالی است که اگرچه بن‌مایه تاریخی دارد ولی روایت قصه در بستر عاشقانه بر جذابیت تاریخی آن افزوده است، بااین‌حال خود شما فکر می‌کنید سریال‌هایی از این دست چقدر می‌تواند در پیوند بیشتر مردم با تاریخ معاصر نقش داشته باشد؟

مردم از گذشته تا امروز، همیشه نسبت به کتاب‌های تاریخی علاقه داشته و دارند. باید به این مسأله توجه کرد که سریال‌سازان در این زمینه به ساخت آثار کیفی و پرمحتوا بپردازند تا مخاطبان بیش از پیش نسبت به این کارها جذب شوند و تماشای سریال‌های تاریخی انگیزه‌ای را در آنها ایجاد کند تا به سمت مطالعه کتاب‌هایی در این حوزه بروند. خوشبختانه درباره گیل‌دخت چنین اتفاقی افتاده است. درمجموع ما به لحاظ محتوایی پتانسیل این را داریم که بهترین سریال‌ها را تولید کنیم.

شما از معدود بازیگرانی هستید که نزدیک به سه دهه در آثار تاریخی حضور داشته‌اید. به نظر شما سریال‌هایی که تا امروز با درونمایه تاریخی ساخته شده‌ چقدر توانسته‌اند در به‌تصویرکشیدن زوایای تاریخ معاصر و کهن ایران نقش داشته باشند، درباره گیل‌دخت این امر به چه شکل بوده است؟

گیل‌دخت قصه‌ای است که در زمان قاجار اتفاق می‌افتد و همان‌طور که در سؤالات پیشین به آن اشاره کردید قصه‌ای عاشقانه هم دارد اما این سریال به روایت گوشه‌هایی از زندگی شازده‌های قاجار می‌پردازد و به نوعی، جنگ قدرت بین شازده‌های قاجار است. هرچند، وقتی نویسنده و کارگردانی می‌خواهند در این بستر اثری تولید کنند طبعا نمی‌شود انتظار داشت که به روایت تاریخی صرف بسنده کنند، پس ناچارند برای جذابیت سریال، به خرده‌روایت‌هایی که در تاریخ بوده هم نظر کرده و به قصه پر و بال بیشتری دهند تا نزد مردم جذاب‌تر شود.

منظورتان این است که روایت‌های تاریخی برای تبدیل‌شدن به اثر هنری نیازمند دراماتیزه‌شدن هستند؟

دقیقا. اگر حکایت‌ها و داستان‌هایی که در تاریخ وجود دارند دراماتیزه نشوند نمی‌توانند در قالب فیلم و سریال با مخاطب ارتباط برقرار کنند.

نکته جالب درباره کارنامه کاری شما این‌که اغلب نقش‌هایی که تا امروز در آن حضور داشته‌اید تاریخی بوده است. فکر می‌کنید چه ویژگی‌ای در شیوه بازیگری‌تان وجود دارد که کارگردانان شما را برای نقش‌های تاریخی در نظر می‌گیرند؟

البته این سؤال را باید از کارگردانان بپرسید (با خنده). فکر می‌کنم اصلی‌ترین دلیلش این است که خودم هم شخصا بازی در نقش‌های تاریخی را دوست دارم، ضمن این‌که همیشه به مطالعه تاریخ علاقه داشته‌ام. شاید بخشی از این مسأله به اشتیاق درونی خودم برای بازی در این نقش‌ها برمی‌گردد و این مسأله موجب می‌شود تا کارگردانان من را برای حضور در آثار این ژانر انتخاب کنند.

در دهه ۶۰، شاهد سریال‌های خوش‌ساخت و زیبا بودیم که هرکدام‌شان به‌دلیل ویژگی‌هایی که داشتند همچنان در خاطره‌ها باقی مانده‌اند و شما هم در این آثار حضور داشتید. دیدگاه شما نسبت به این مسأله چگونه است؟

من هم با شما هم‌عقیده‌ام که در آن دهه کارهای درخشان و خاطره‌انگیزی ساخته شد که بعد از گذشت سال‌ها، هنوز مردم وقتی در کوچه و خیابان ما را می‌بینند از آن کارها یاد می‌کنند و این نشان می‌دهد که چقدر آن سریال‌ها در ذهن‌شان تاثیر گذاشته است.

در سال‌های اخیر در پروژه «سلمان‌فارسی» هم حضور داشته‌اید و ظاهرا فیلمبرداری این سریال همچنان ادامه دارد. اگر ممکن است درباره حضورتان در این سریال توضیح دهید.

فقط می‌توانم به این مسأله اشاره کنم که سلمان‌فارسی یک کار ویژه است و باید صبر کرد تا این اثر ساخته و قضاوت شود. سریالی حساب‌شده و عالی است که با مدیریت خاص آقای میرباقری در حال تولید است و اطمینان دارم که وقتی پخش شود یکی از پرسروصداترین سریال‌ها خواهد شد.

چندی پیش ویدئویی از شما در فضای مجازی منتشر شد که دل دوستداران شما را به‌ درد آورد. شما در آن ویدئو به پاره‌ای از مشکلات معیشتی که بازیگران به آن دچار هستند اشاره کردید. می‌خواستم از این فرصت استفاده کنم و بپرسم در دو سال کرونا که دوره رکود فعالیت‌های هنری و اجتماعی بود بر بازیگران پیشکسوتی چون شما چه گذشت تا گیل‌دخت به شما پیشنهاد شد؟

از آنجا که من و بازیگران امثال من به سینمای خانگی وابسته نیستیم، شرایط فعالیت و به دنبال آن شرایط امرارمعاش برای‌مان سخت‌تر است. شبکه خانگی دایره بسته‌ای است که فقط عده‌ای از بازیگران به داخل این دایره راه می‌یابند و بازیگرانی مثل من صرفا در این سال‌ها در تلویزیون مشغول به کار بوده‌اند. در سال‌های اخیر، با تاسیس موسسه هنرمندان پیشکسوت، حمایت‌هایی از سوی این موسسه نسبت به هنرمندان صورت گرفته است اما وقتی هنرمندان در این موسسه گردهم‌می‌آیند می‌بینیم درصد زیادی از هنرمندان شاخه‌های مختلف؛ نه‌فقط سینما، تئاتر و تلویزیون، دارای مشکلات معیشتی هستند و از همه بدتر این‌که مشکل مسکن دارند. هنرمند وقتی کار می‌کند، سکه، دلار، زمین و ماشین در اندیشه‌اش جایی ندارد و فقط فکر و ذکرش اثری است که ارائه می‌دهد. ولی یک‌موقع به خودش می‌آید و می‌بیند هیچ اندوخته‌ای ندارد و دیگر سنش هم گذشته و کاری نمی‌تواند بکند. طبعا دولت موظف است برای هنرمندانی که سال‌ها با شرافت زندگی و کار کرده‌اند تسهیلاتی قائل شود. امروز هنرمندان در سنین پیری همچنان از مشکل مسکن و اجاره‌نشینی رنج می‌برند. از سوی دیگر، حرفه بازیگری در سال‌های اخیر با مشکلاتی توام شده است. به‌عنوان‌مثال، در یکی از پروژه‌ها شاهد بودم که فردی آمد و گفت می‌خواهم نقش اول را بازی کنم و اسپانسری کار را هم به‌عهده می‌گیرم. تهیه‌کننده هم از خداخواسته پذیرفت. خب، نتیجه چنین کاری مشخص است. متاسفانه نگاه‌های کاسبکارانه به هنر لطمه زده است و گاه سطح آثار را نازل می‌کند.

حیف است که گفت‌وگو را به پایان ببریم و حالا که صحبت از سریال «روزی ‌روزگاری» شد از زنده‌یاد خسرو شکیبایی یادی نکنیم. خاطره‌ای که از ایشان در ذهن شما باقی مانده تا در این مقال بگویید؟

او هنرمند متواضعی بود که هیچ‌وقت منم نگفت. امروز آدم‌هایی را شاهد هستیم که به محض این‌که در یکی دو کار حضور پیدا می‌کنند، به خودشان غره می‌شوند و مردم را از یاد می‌برند اما مرحوم شکیبایی هیچ‌وقت اسیر غرور خود نشد. او هنرمندی بود که اگر کسی می‌گفت: «آقای شکیبای من مشکل دارم» می‌نشست و با آن فرد حرف می‌زد، برایش مهم نبود او را می‌شناسند یا نه. یادم هست یک‌بار سر صحنه بودیم و جوانی از کهگیلویه‌وبویراحمد آمده بود و یک دفتر صدبرگ در دست داشت که هر دو طرفش هرچه عکس از خسرو پیدا کرده بود را چسبانده بود و وزن دفتر شده بود سه کیلو. این میزان از محبوبیت برای یک بازیگر ارزشمند است و ساده هم به‌دست‌نمی‌آید، خسرو چنین آدمی بود. یادش گرامی.

«روزی روزگاری» برایم خاص است

محمد فیلی در پاسخ به این سؤال که امروز وقتی به گذشته نگاه می‌کنید در بین نقش‌هایی که ایفا کرده‌اید، نقشی هست که به آن بیشتر دلبستگی داشته باشید؟ می‌گوید: معمولا همه کارهایی که بازی کرده‌ام را دوست دارم، ولی روزی‌روزگاری برای من چیز دیگری بوده است. خاطرم هست زمان ساخت این سریال فشرده بود و آقای امرا... احمدجو مشتاقانه کار می‌کردند. برگ ‌منشی صحنه را نگاه می‌کردید می‌دیدید که اگر ما ۵۰۰۰ پلان داشتیم، ۴۹۰۰ را یک برداشت می‌رفتیم. آقای احمدجو می‌گفت: «بچه‌ها! اگر این سکانس را گرفتیم گرفتیم، اگر نه، دیگر نمی‌توانیم بگیریم!» این‌طوری کار کردیم و نتیجه‌اش همان شد که خودتان می‌دانید. هنوز هم این سریال در ردیف بهترین سریال‌های تلویزیون است. الان دیگر امکان ندارد چنین سریالی در این اندازه و در این بازه زمانی ساخته شود. دیگر نه آن بازیگران در قید حیات هستند و نه آن اشتیاق وجود دارد. غم نان آن اشتیاق را با خودش برده است.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها