وقتی «حق مولف» محفوظ نیست

سرقت یک کتاب یا حتی یک قلم جرم است و بسیار نکوهیده؛ اما سرقت خلاقیت و اندیشه می‌تواند براحتی اتفاق بیفتد و کسی از آن مطلع نشود و آن‌قدر تداوم پیدا کند که به امری بدیهی بدل شود. بی‌توجهی به کپی‌رایت یا حق مالکیت فکری و معنوی دقیقا نوعی سرقت است با این تفاوت که بسیاری از ما قبح بودنش را باور نداریم و حتی قانون هم به آن توجه چندانی ندارد.
کد خبر: ۸۳۱۲۱۲
وقتی «حق مولف» محفوظ نیست

در چنین شرایطی رسانه‌ها بیش از هر رسانه یا نهاد دیگری با انتقادهایی درباره حق مالکیت معنوی مواجه است؛ اما از آنجا که هنوز این حق در کشور ما قانونی نشده، هرگز محکمه‌ای شکل نگرفته که دعاوی مربوطه به اثبات برسد و طبیعی است قضاوت درباره عملکرد رسانه‌ یا هر مجموعه‌ای در ارتباط با حق مالکیت معنوی، تا زمانی که این قاعده بدرستی تعریف نشود، اجرای آن عمومیت و رسمیت پیدا نکند و شکل قانونی به خود نگیرد، منصفانه نخواهد بود.

گام اول از تلویزیون

تلویزیون به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان محصولات فرهنگی و هنری به گفته مدیرانش همواره کوشیده حق و حقوق مولفان و پدید‌آورندگان را رعایت کند و به اعتقاد کسانی چون محمدباقر معلم، مدیر دفتر موسیقی صدا و سیما، صدا و سیما به‌عنوان یکی از دستگاه‌های مرتبط با فرهنگ و هنر تلاشی گسترده برای حمایت از حق مالکیت معنوی را آغاز کرده است.

معلم در این باره می‌گوید: قوانین مربوط به حق مالکیت معنوی یا کپی‌رایت در کشور ما هنوز نهادینه نشده است؛ بنابراین قاعده مشخصی برای هیچ‌کدام از طرفین تولیدکننده و مصرف‌کننده محصولات فرهنگی و هنری، وجود ندارد. با این حال تلویزیون در تلاش است این حق را رعایت کند.

به گفته مدیر دفتر موسیقی صدا و سیما، در حال حاضر تمام قطعاتی که وارد سازمان صدا و سیما می‌شود یا از ساخته‌های این دفتر است یا به سفارش این دفتر در خارج از سازمان ساخته شد یا خود هنرمندان آن را به دفتر موسیقی ارائه و فرم اجازه استفاده از اثر را امضا کرده‌اند.

سرسنگی:

هنرمندان ما به لحاظ تولیدات فرهنگی و هنری در منطقه می‌توانند حرف اول را بزنند و حتی در جهان هم حرفی برای گفتن دارند

از نگاه معلم، زمانی همه قوانین و جزئیات حق مالکیت معنوی رعایت خواهد شد که قانون آن مصوب و در تمام عرصه‌های فرهنگی ـ هنری و نه فقط صدا و سیما رعایت شود. این مدیر تلویزیونی بر ساماندهی این امر به صورت کلان تاکید می‌کند و توضیح می‌دهد: تلویزیون به‌تنهایی نمی‌تواند در نهادینه شدن این قانون و قاعده موفق باشد، مجموعه نهادها و دستگاه‌های فرهنگی و هنری باید از قواعد حق مالکیت معنوی پیروی کنند تا به نتیجه برسیم.

رسانه ملی در تیررس نگاه‌ها

مدیر دفتر موسیقی صدا و سیما، معتقد است در قبال انتقادهایی که در این حوزه به رسانه ملی وارد شده، همیشه سازمان صدا و سیما مظلوم بوده و با آن که گسترده‌ترین رسانه محسوب می‌شود‌، کمتر به دفاع از خودش پرداخته است. دیگر هیچ فیلمنامه‌ای قبل از خرید و ثبت ساخته نمی‌شود و هیچ قطعه موسیقی بدون اجازه پدیدآورندگانش مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.

وی تاکید می‌کند: بسیاری از انتقادهایی که به تلویزیون وارد می‌شود در بررسی‌های عمیق‌تر در حد گلایه بوده و شکواییه قانونی به حساب نمی‌آید. البته بخشی از این ماجرا طبیعی است، چون همه اقشار در مواجهه با رسانه ملی قرار دارند و هر اتفاقی در آن بیفتد از نظرها دور نمی‌ماند، اما در بسیاری حوزه‌ها این‌طور نیست.

معلم درباره حجم بسیار قابل توجه موسیقی که در شبکه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی مورد استفاده قرار می‌گیرد، توضیح می‌دهد: رسانه در حال حرکت است. نمی‌توانیم بایستیم و از جایی کار را شروع کنیم که تمام آثارمان دارای مجوز باشد. مدتی است این اراده ایجاد شده است و سازمان سخت تلاش می‌کند حق مالکیت معنوی را برای صیانت از هنر و هنرمند رعایت کند، بدون این‌که کسی سازمان را مجبور کرده باشد. ضمن این‌که تمام آنچه از تلویزیون و رادیو می‌شنوید توسط دفتر موسیقی تولید نمی‌شود و گاهی لازم است خود برنامه‌سازان که از قشر هنرمندان هستند، به حقوق همکاران خود توجه بیشتری داشته باشند تا آرام‌آرام به جایی برسیم که از حجم آثار بدون مجوز کاسته شود، هر چند در هیچ کجای دنیا به صفر نرسیده است.

یک گام تا جهانی شدن

احترام به حقوق معنوی پدیدآورندگان آثار معنوی، قطعا به نظارت‌های قانونی نیز احتیاج دارد. دکتر مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان رعایت این حق را به قانونی شدن حق مالکیت معنوی مرتبط می‌داند و می‌گوید: ما هم باید مانند کشورهایی که این قانون را رعایت می‌کنند، به عضویت اتحادیه و کنوانسیون‌هایی در بیاییم و تمام قواعد آن را بپذیریم و بعد از آن نوبت به ایجاد نظارت‌های داخلی است تا این قانون به فرهنگ تبدیل شود.

از نگاه سرسنگی رعایت حق مالکیت معنوی می‌تواند برای مصرف‌کنندگان محصولات فرهنگی و هنری بار مالی ایجاد کند و ضررهایی در پی داشته باشد، اما به تولیدات فرهنگی و هنری رونق می‌دهد و زمینه را برای حضور در عرصه جهانی فراهم می‌کند.

این مدیر فرهنگی توضیح می‌دهد: هنرمندان ما به لحاظ تولیدات فرهنگی هنری در منطقه می‌توانند حرف اول را بزنند و حتی در جهان هم حرفی برای گفتن دارند. بنابراین اگر به قانون حق مالکیت معنوی توجه داشته باشیم‌، هنرمندان ما نیز می‌توانند گستره فعالیت‌ها و درآمدهایشان را به عرصه‌های جهانی بکشانند.

بر مبنای دیدگاه سرسنگی، رعایت این قانون به هنرمندان انگیزه می‌دهد. وی در این باره می‌گوید: وقتی هنرمند بداند مادام‌العمر می‌تواند از بهره مالی آثارش استفاده کند و حتی بعد از مرگ خانواده‌اش از درآمد آثارش بهره‌مند خواهد شد‌، حتما با انگیزه بیشتری فعالیت خواهد کرد.

این مدیر فرهنگی قوانین فعلی را ناکارآمد دانست و تاکید کرد: قوانین فعلی جامع نیست و تمام موارد و تمام حوزه‌ها را شامل نمی‌شود. این قوانین بیشتر کارکرد داخلی دارد نه بین‌المللی. شاید آثار کارگردان‌های ایرانی را کپی و تکثیر نکنیم یا با این کار برخورد شود‌، اما براحتی آثار کارگردان‌های خارجی با دوبله یا زیرنویس در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد. ناشران ما هم حق مولف را پرداخت نمی‌کنند و کتاب‌ها را بدون کپی‌رایت در داخل کشور ترجمه و چاپ می‌کنند.

سرسنگی اظهار امیدواری کرد دولت لایحه‌ای به این منظور به مجلس ارائه کند یا مجلس در این باره قوانینی به تصویب برساند که دست سودجویان بسته و قانون مالکیت معنوی در کشور نهادینه شود.

بسترسازی به موازات قانونگذاری

رعایت حق مالکیت معنوی حتی به‌عنوان قانون نیازمند بسترسازی است و اجرای آن بدون مهیا بودن شرایط اولیه چندان ساده به نظر نمی‌رسد. دکتر علیرضا عبدالهی‌نژاد، استادیار ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی نیز بر تغییر دیدگاه پژوهشگران، هنرمندان، نویسندگان، اهالی رسانه، اندیشمندان و دیگر کسانی که با حق مالکیت معنوی سر و کار دارند، تاکید می‌کند و آن را ضروری می‌داند. وی در این باره می‌گوید: پذیرفتن و اجرای حق مالکیت معنوی نیاز به آموزش و فرهنگسازی دارد. لازم است افراد با عواملی که در نظریه اجتماعی شدن مطرح است، مورد آموزش قرار بگیرند و الزامات این قانون را بپذیرند تا به اجرای آن تن بدهند.

معلم:

زمانی همه قوانین و جزئیات حق مالکیت معنوی رعایت خواهد شد که قانون آن مصوب و در تمام عرصه‌های فرهنگی ـ هنری و نه فقط صدا و سیما رعایت شود

از نگاه این پژوهشگر، در گام اول این اتفاق باید در خانواده‌ها رخ بدهد و به کودکان آموخته شود همان‌طور که برداشتن قلم دیگری زشت و جرم است، برداشتن و از آن خود کردن قلم و اندیشه او هم عملی مجرمانه و نکوهیده است. همچنین این پژوهشگر بخشی از بسترسازی و مهم‌تر از آن فرهنگسازی درباره رعایت حق مالکیت معنوی را برعهده رسانه‌ها می‌داند و توضیح می‌دهد: فرهنگسازی از طریق برنامه‌های آموزشی و انگیزشی که تربیت‌کننده و ترویج‌کننده باشد می‌تواند به درک و ادای حق مالکیت معنوی منجر شود.

گروه‌های همسالان، همکاران و تمام جمع‌هایی که به نوعی با این مساله مرتبط هستند از نظر دکتر عبدالهی‌نژاد جزو دیگر فضاهایی است که برای بستر‌سازی مناسبند. این پژوهشگر به آموزش و فرهنگسازی در دانشگاه‌ها و مدارس اشاره می‌کند و تمام موارد ذکر شده را در کنار هم و در راستای هدف مورد نظر، ضروری می‌داند.

سیاست در خدمت فرهنگ

حق مالکیت معنوی و بستر سازی برای ادای این حق، اقدامی فرهنگی است که بخش قانونی آن با تصمیم‌گیری‌ و سیاستگذاری‌ مقدور می‌شود، اما از نگاه دکتر عبدالهی‌نژاد نقش سیاستگذاران و تصمیم‌گیران صرفا به مقولات حقوقی و قانونی محدود نمی‌شود و لازم است قبل از هرچیز مدیران و مسئولان فرهنگی براستی حق مالکیت معنوی را به رسمیت بشمارند تا سیاست‌‌های کلان‌ فرهنگی در همین راستا تغییر کند.

این پژوهشگر تغییر دیدگاه طبقه تصمیم‌گیر و استراتژیست را بسیار ضروری می‌داند و معتقد است تا خواسته و تمایلی در آنها برای رعایت و نهادینه شدن حقوق مالکیت معنوی وجود نداشته باشد، حرکت موثری ایجاد نمی‌شود.

دکتر عبدالهی نژاد توضیح می‌دهد: وقتی ما حق مالکیت معنوی را به رسمیت نمی‌شناسیم یعنی این بی‌توجهی در ما نهادینه شده است و تغییر وضع موجود نیازمند تغییر فرهنگی است. عوامل فرهنگساز مانند رسانه‌ها، خانواده، جامعه و حتی نهادها و سازمان ها در ذیل مدیریت فرهنگی و سیاستگذارانی که به رعایت حق مالکیت معنوی بها می‌دهند، می‌توانند زمینه را برای نهادینه شدن حق مالکیت معنوی فراهم کنند.

اراده معطوف به تغییر

احترام به حقوق معنوی پدید‌آورندگان آثار هنری مساله‌ای نیست که به صورت قانونی و با تصویب مواد و لوایح قانونی به ثمر بنشیند؛ به نظر می‌رسد این مساله پیش از هر چیز یک ‌نکته اخلاقی است و به نگاه افراد برمی‌گردد. گاهی حتی اهالی فرهنگ، هنر و رسانه هم بدرستی درباره قبح استفاده از محصولات فکری و هنری دیگران ناآگاه یا بی‌توجه هستند.

دکتر علیرضا عبدالهی‌نژاد، اراده معطوف به تغییر را در نهادینه‌شدن احترام به حق مالکیت معنوی لازم و ضروری می‌داند و تاکید می‌کند، رسانه‌ها در گام اول تلاش کنند با ارزش‌های این حق و فواید و نتایج آن آشنا شوند و آموزش به مخاطب را نیز در دستور کار قرار دهند تا درنهایت همه بپذیریم کالای فکری و هنری هم مانند کالای مادی، قابلیت ارزش‌گذاری دارد.

آذر مهاجر

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها