کاغذ، قلم، اکشن

احمد طالبی‌نژاد: منتقدان، فیلمسازان خلاقی نیستند

احمد طالبی‌نژاد هم مثل برخی از منتقدان وسوسه شد و کارگردانی سینما را با ساخت فیلم من بن لادن هستم تجربه کرد؛ تجربه‌ای نه چندان خوشایند که می‌توانست به اولین و آخرین فیلم سینمایی طالبی‌نژاد بدل شود اما او قصد دارد یک بار دیگر فیلمسازی را تجربه کند در حالی که حتی یک منتقد که در فیلمسازی هم موفق بوده باشد، سراغ ندارد.
کد خبر: ۷۷۰۸۹۵
احمد طالبی‌نژاد: منتقدان، فیلمسازان خلاقی نیستند

داشتن آگاهی و دانش درباره فیلمسازی و کیفیت یک اثر سینمایی کافیست برای این‌که یک منتقد وارد دنیای کارگردانی شود و فیلم بسازد؟

منتقدT کارشناس است نه لزوما هنرمند. او کسی است که سواد و دانشی درباره سینما دارد و می‌تواند فیلم‌ها را بر مبنای آن دانش تجزیه و تحلیل کند اما فیلمساز باید هنرمند باشد و هنرمند یعنی کسی که خلاق است؛ شاید یک کارگردان درباره تاریخ سینما و مسائل تئوری سینما شناختی نداشته باشد اما آدم خلاقی باشد و بتواند آثار تاثیرگذاری بسازد.

چه چیزی باعث می‌شود منتقدان به فیلمسازی علاقه‌مند شوند؟

نکته این است که خیلی‌ها از جمله خود من، در ابتدا به فیلمسازی عشق و علاقه داشته‌اند. مثلا من از دوره‌ای که عضو سینمای آزاد شدم و حتی قبل از آن، وقتی یک دانش‌آموز دبیرستانی بودم، به فیلمسازی علاقه داشتم اما شرایط طوری پیش‌رفت که در این 30، 40 چهل سال به عرصه نقد و تحلیل فیلم کشیده شدم.

بسیاری از منتقدانی که فیلم هم ساخته‌اند، شرایطی مشابه من داشته‌اند؛ مثلا احمد امینی، ایرج کریمی و قبل از آنها دکتر کاووسی و خیلی‌های دیگر یا حتی جوان‌ترهایی مانند درمیشیان که بتازگی از نقدنویسی وارد دنیای فیلمسازی شده‌اند، قرار نبوده منتقد باشند یا منتقد بمانند. نقد نویسی مسیری بوده برای ورود به دنیای سینما، به همین دلیل این وسوسه همیشه در همه منتقدان وجود داشته است. گاهی منتقد در فیلمسازی هم موفق می‌شود ولی همیشه این طور نیست و معمولا فیلمی که می‌سازد در حد و اندازه توقعی نیست که از او وجود دارد.

بگذارید اعتراف کنم که اولین فیلم بلند من با عنوان «من بن‌لادن نیستم» اصلا راضی‌کننده نیست. این فیلم به‌عنوان فیلم بلند ساخته نشد، یک فیلم تربیتی آموزشی بود که برای آموزش و پرورش ساختم و قرار بود در حد نمایش برای مجموعه آموزشی کشور باقی بماند اما به جشنواره‌ها فرستاده و اکران شد. در واقع معتقدم من هنوز فیلم اولم را نساخته‌ام و من بن لادن نیستم به عنوان فیلم اول نقد و قضاوت نشد. همیشه فیلم‌های یک منتقد را با سطح سلیقه‌اش به عنوان یک منتقد قضاوت می‌کنند. مثلا دکتر کاووسی سه یا چهار فیلم ساخته اما با درنظرگرفتن جایگاهش به عنوان منتقد، آثارش درجه یک نیستند.

سال‌ها پیش نقل قولی خواندم که گفته بود در وجود هر منتقدی یک فیلمساز ناموفق وجود دارد. این گفته را قبول دارید؟

این جمله را محسن مخملباف گفته و تا حدودی درست است. شاید یک منتقد بتواند فیلم خوب هم بسازد اما قطعا نه در حد انتظاری که از او به‌عنوان منتقد وجود دارد مثلا احمد امینی فیلمساز خوبی است اما فیلم‌های درخشان ندارد. درباره ایرج کریمی قضیه کمی فرق می‌کند چون او اصلا فیلمساز متعارفی نیست و آثار داستانی و مبتنی بر مولفه‌های آشنا نمی‌سازد. کریمی از همان ابتدا به دنبال سینمای روشنفکرانه بوده و در کارنامه‌اش یکی دو فیلم خوب هست اما به هر صورت تا حدی گفته مخملباف درست است و این فقط به کشور ما ارتباط ندارد؛ در همه جای دنیا این طور است.

چرا؟

دلیل مفصل دارد اما خلاصه این‌که وقتی کسی نقد کردن را شروع می‌کند و به نقد نوشتن عادت می‌کند، خود به خود ذهنش تبدیل به ذهن منطقی می‌شود در حالی که در فیلمسازی ذهن باید خلاقانه عمل کند و فقط منطق نیست که کار را پیش می‌برد.

البته این را اضافه کنم که خلاقیت اگر توام با دانش نباشد بعد از مدتی متوقف می‌شود. فیلمسازانی بوده‌اند که در جوانی فیلم‌های خوبی ساخته‌اند و بعد هرگز نتوانسته‌اند آن را تداوم ببخشند چون سعی نکردند در جهت ارتقای دانش خود کاری بکنند. من درباره خلاقیت این مثال را می‌زنم که شبیه یک حساب بانکی است که شما دائم از آن برداشت می‌کنید و اگر هیچ وقت سپرده‌‌ای اضافه نکنید، قطعا روزی خواهد رسید که قصد برداشت دارید اما سیستم می‌گوید: موجودی کافی نیست.

کسانی داشته‌ایم که از دنیای منتقدان به سینما آمده‌اند و فیلمسازهای خوبی هم شده‌اند!

مثال بزنید.

مثلا حمید نعمت‌الله، رسول صدرعاملی و فریدون جیرانی.

صدرعاملی منتقد فیلم نبوده است؛ او روزنامه‌نگار حرفه‌ای بوده است. حمید نعمت‌الله سابقه زیادی در نقد نویسی ندارد و شاید در نشریات سینمایی نقدهایی نوشته باشد اما هرگز به عنوان منتقد شناخته نشده است. فریدون جیرانی هم فیلمساز موفقی نیست. به اعتقاد من سبک کاری او و ایرج قادری به هم بسیار شبیه است و حتی در مواردی مهارت تکنیکی قادری بیشتر هم هست اما جیرانی این توانایی را داشته که از موقعیت‌ها و روابطش خیلی خوب بهره بگیرد. ضمن این‌که جیرانی هم بیشتر به‌عنوان پژوهشگر شناخته می‌شد تا منتقد؛ به عبارتی منتقد پر کاری نبود و نقدهای زیادی از او نخوانده‌ایم.

در واقع معتقدید یک منتقد بندرت ممکن است فیلمساز خوبی بشود؟

قاعده‌ای در این باره وجود ندارد. درست‌تر این است که بگوییم تا به حال این طور بوده ولی شاید یکی از منتقدان خوب فیلم خوبی هم بسازد.

منظورتان سینمای خودمان است دیگر؟

بله چون در سینمای دنیا این اتفاق افتاده است. منتقدانی که از کایه‌دو سینما وارد دنیای فیلمسازی شدند مانند ژان لوک گدار، فرانسوا تروفو، کلود شابرول که هم منتقدان خوبی بودند و هم فیلمسازانی بزرگ.

آذر مهاجر ‌/‌ گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها