رئیس مرکز توسعه نوغان داری خبر داد؛

توزیع تخم نوغان در کشور بدون افزایش قیمت

کارآفرینی از کجا آغاز می‌شود؟

یک ایده خوب، هیجان، کمی‌پول، پشتکار فراوان، زحمت، کار، کار و باز هم کار، شکست‌های بزرگ، موفقیت‌های کوچک، ناامیدی، دلسردی و ناگهان پنجره طلایی باز می‌شود و می‌روی در فهرست پر افتخار کارآفرینان، آنهایی که با ایده‌های جدیدشان، کسب و کارهای نوینی به وجود آورده‌اند.
کد خبر: ۵۶۵۵۴۵
کارآفرینی از کجا آغاز می‌شود؟

آنها که با پشتکار فراوانشان دائما در حال تغییر چهره جهان پیرامون هستند و آنها که کیمیاگری بلدند و از خاک طلا می‌سازند. با چند تا از آنها آشنا شوید.

حمید نعیمی، موسس و ایده‌پرداز سایت بازی آنلاین اِسپید آپ (Speed Up)

حمید نعیمی، بیست و هفت ساله و متولد تهران است. از کودکی رویای خلبان‌شدن و پرواز را در سر داشته، اما دست روزگار او را فارغ‌التحصیل رشته آی‌تی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند کرده است. گویا یک روز در کلاس درس تجارت الکترونیک دانشگاه یکی از همکلاسی‌های نعیمی مشغول ارائه سمینار در مورد تجربه‌اش درباره ایده بازی‌های آنلاین بوده که جرقه‌ای در ذهن این دانشجوی جوان شکل می‌گیرد.

او از بین همان همکلاسی‌هایش تیمی را ایجاد می‌کند و از سال 89 کار روی ایده‌اش را در قالب یک پروژه آغاز کرده و پس از گذشت یک سال آن را به صورت رسمی راه‌اندازی می‌کند. ایده نعیمی که در حقیقت یک بازی آنلاین استراتژیک اتومبیلرانی است، اسپیدآپ نام دارد.

در این بازی کاربر می‌تواند در مسابقه‌ها و تورنمنت‌های مجازی خودروی مسابقه‌ای شرکت کرده و با دیگر شرکت‌کنندگان واقعی رقابت کند.

اما نعیمی، به گسترش اسپیدآپ در سطح ایران بسنده نکرده و دوست دارد آن را جهانی کند. این اقدام نه‌تنها باعث کسب افتخار و کسب درآمد بالا برای سازنده می‌شود، بلکه به نوعی می‌تواند صادرکننده فرهنگ ایران به کشورهای دیگر، بابی برای جذب سرمایه خارجی و ورود ارز به کشور هم باشد، اما اسپیدآپ برای جهانی شدن مشکلاتی بر سر راه خود دارد.

برای مثال به دلیل تحریم‌ها، اسپیدآپ نمی‌تواند درگاه پرداخت بانکی برای نسخه بین‌المللی خود داشته باشد.

او مایل است همکارانی از آن سمت مرزهای جغرافیایی کشور داشته باشد تا بازی خود را برای سایر ملت‌ها بومی‌سازی کند، کاری که این روزها خیلی سخت شده است.

علیرضا تفرشی، کارآفرین و مدیر موسسه فن‌آموز

او نیز مانند بسیاری از دانش‌آموزان دهه 50 و 60 از کودکی رویای آموزش علمی و مدرن را در سر می‌پروراند.

هرچند چنین رویایی در زمان تحصیل او در دوران مدرسه رخ نداد، اما گذر زمان حلال بسیاری از مشکلات بود. 26 سال پیش، اولین محصلان و فارغ‌التحصیلان مدارس استعدادهای درخشان با گردهمایی و هم‌اندیشی به این نتیجه رسیدند که مجموعه‌ای به نام موسسه آموزشی و پژوهشی و تولیدی عترت پایه‌گذاری کنند تا آموزش را از حالت شفاهی و تئوری خارج کنند.

هفت سال پس از راه‌اندازی چنین موسسه‌ای او نیز به جمع این افراد پیوست. طی این سال‌ها وسایل کمک آموزشی بسیاری از سوی افراد تیم این موسسه ساخته شد.

بیش از صد سال بود که از عمر مراکز علمی و تفریحی دنیا می‌گذشت و 700 مرکز علمی و تفریحی نیز در گوشه و کنار جهان راه‌اندازی شده بود.

او نیز باید کاری می‌کرد و به اعتقاد خودش، کشور را از این سیستم آموزشی بسته نجات می‌داد و رویای کودکی‌اش را عملی می‌کرد. او فارغ‌التحصیل رشته‌ای مرتبط با این موضوع بود؛ مکانیک طراحی جامدات.

پس دلیلی برای نگرانی نبود، او می‌توانست با همکاری چند دولت بخوبی از پس همه چیز بر بیاید. هشت سال پیش، او و تیمش با ساخت وسایل دست‌ساز کاملا ایرانی مانند ربات پیانیست، چنگ لیزری (چنگی که سیم ندارد و با نور لیزر موسیقی می‌نوازد)، تیر‌اندازی لیزری، فوتبال رباتیک و آینه‌های منحنی و خمیده کارشان را از مدارس شروع کردند، اما وقتی با استقبال زیاد مردم و مسئولان مواجه شدند، تصمیم گرفتند این مراکز تفریحی ـ‌ علمی را در دیگر نقاط کشور توسعه دهند، به همین دلیل شرکتی به نام فن‌آموز را تاسیس کردند.

اما اجرایی کردن این ایده و توسعه آن همراه با مشکلاتی بود. مثلا عملیاتی شدن چنین کاری نیاز به هزینه زیادی داشت.

هرچند برپایی چنین مراکزی سوددهی چندانی ندارد و مشکلات نقدینگی و اجاره‌نشینی سرعت کار تیم آنان را کند کرد، اما عشق و علاقه نوزده ساله او و همکارانش به انجام چنین کاری باعث شد تا آنان با تمام مشکلات پیش‌روی خود دست و پنجه نرم کنند و همچنان در این حیطه به فعالیت خود ادامه دهند و بدون کوچک‌ترین کمک‌هزینه دولتی، بار چنین مسئولیت سنگینی را به تنهایی به دوش بکشند.

احداث و راه‌اندازی 12 مرکز علمی و تفریحی در شهرهای مختلف حاصل تلاش چند ساله این تیم است.

هادی حمیدیان، کارآفرین و ناظر فنی طرح تصفیه آب

کارشناس بهداشت محیط است. 20 سال است در زمینه آلودگی هوا، جمع‌آوری زباله و تصفیه آب به تحقیق و تفحص می‌پردازد.

آلودگی آب‌های سطحی مانند دریاها و رودخانه‌های نوار ساحلی به وسیله فاضلاب‌های بهداشتی، تصفیه‌نشدن این فاضلاب‌ها و ایجاد بیماری و آسیب‌های احتمالی ناشی از آن مهم‌ترین دغدغه فکری او طی این سال‌ها بوده است.

ایده تصفیه آب به روش هوازی اولین بار حدود دو سال پیش با حضور در نمایشگاه ایفات آلمان به ذهنش خطور کرد. هنگام بازدید از مجموعه‌های تصفیه فاضلاب به ذهنش خطور کرد که محصول‌های ارائه‌شده خارجی این نمایشگاه هرچند از شرکت‌های نامداری بودند، اما نواقص زیادی داشتند.

او در بازگشت به کشور، نواقص این طرح‌ها را در اولین نمونه ایرانی این محصول برطرف کرد و دستگاه ساخت خود را به شکل آزمایشی در یک رستوران نصب کرد. موفقیت در این کار باعث دلگرمی بیشتر او شد. این‌بار طرحش را با امکانات موجود در یکی از بیمارستان‌ها اجرا کرد.

سرانجام هم با آزمون و خطاهای بسیار و پس از شش، هفت بار استفاده از کمترین امکانات، ساخت قالب و تولید انبوه این طرح را آغاز کرد.

سال گذشته در نمایشگاهی داخلی با موضوع آب و فاضلاب شرکت کرد و طرحش با استقبال خوبی روبه‌رو شد.

دیری نگذشت که هدیه‌ای از جانب رئیس جهانی انرژی هم دریافت کرد و طی مکاتبه‌ای با دفتر فدراسیون مخترعان جوان دعوت به سمیناری با این عنوان شد و توانست مدال طلای این سمینار در بخش محیط‌زیست را از آن خود کند، اما این یک روی سکه بود.

روی دیگر سکه مشکلات پیش روی او بود. او قدم به قدم با سرمایه 30 میلیون تومانی شخصی و درآمد کارمندی خودش، بدون هیچ گلایه‌ای این طرح را اجرا کرد.

با استفاده از این روش می‌توان 95 تا 98 درصد فاضلاب بهداشتی را تصفیه از خروجی آن برای آبیاری فضای سبز و کشاورزی استفاده کرد.

او خود اعتقاد دارد آب تصفیه شده در دستگاهش قابل شرب است، ‌اما راستش را بخواهید ما جرات نکردیم این ادعا را آزمایش کنیم!

مهراب رستم‌پور، موسس و ایده‌پرداز گروه بویی (پرورش کرم ابریشم)

مهراب رستم‌پور، کارآفرینی بیست و هشت ساله از شهر دلاوران بوشهر و فارغ‌التحصیل رشته مهندسی کشاورزی است که با یک موجود زنده، اسباب‌بازی منحصربه‌فردی ساخته است.

وی بر مبنای علاقه خاصی که از سنین کودکی به کرم ابریشم داشته و با توجه به صنعت بی‌رمق و نیمه‌جان نوغان‌داری در کشور ایده‌ای را می‌پروراند.

رستم‌پور برای عملی‌کردن ایده‌اش، گروهی به نام بویی را تشکیل داد.

او و همکارانش کرم‌های ابریشم را تهیه می‌کنند، آنها را در داخل جعبه‌ای به نام جعبه پرورش کرم ابریشم قرار می‌دهند و سرانجام آن را با قیمتی مناسب در سرای محلات شهر تهران به فروش می‌رسانند.

بچه‌هایی که جعبه محتوی کرم‌های ابریشم را می‌خرند باید آنها را تا زمانی که کرم‌ها به دور خود پیله بتنند، پرورش دهند.

پس از این کار بچه‌ها پیله‌های خشک شده را همراه یک گزارش کار برای گروه بویی می‌فرستند سپس بچه‌ها به همراه خانواده‌شان به مراسمی دعوت می‌شوند که طی آن یاد می‌گیرند چگونه از پیله ابریشم نخ تهیه کنند و با آن پارچه ابریشمین ببافند.

به این ترتیب برای مادران آن بچه‌ها کارآفرینی می‌شود، زیرا می‌توانند پارچه ببافند و آن را بفروشند؛ بچه‌ها با یک اسباب‌بازی طبیعی سرگرم می‌شوند و یاد می‌گیرند به طبیعت توجه کنند و به آن احترام بگذارند.

رستم‌پور که کار روی این ایده‌اش را از چهار سال پیش آغاز کرده است توانسته 22 دستگاه ابریشم‌بافی را در 22 منطقه شهر تهران مستقر کند تا ابریشم‌بافی را از نزدیک به خانم‌ها آموزش دهد. اگرچه طرح وی جالب به نظر می‌رسد، ولی مشکلات ریز و درشتی سر راه وی وجود دارد.

برای مثال، وی در شناساندن و تبلیغ مطلوب ایده‌اش در جامعه، جذب سرمایه و حتی بسته‌بندی جعبه‌ های کرم ابریشم‌ با توجه به هزینه بالای کاغذ و مقوا با مشکل مواجه شده است.

خسرو سلجوقی، صنعت کرمداری

خسرو سلجوقی، کارآفرین دانش‌‌بنیان و مدرس کار‌آفرینی به سلطان کرم ایران معروف است. مردی که به مفهوم واقعی کیمیاگری می‌داند و زباله‌های بی‌ارزش را بدون هزینه، سختی و مشقت تبدیل به طلا می‌کند.

آن هم چه طلایی! طلایی که ارزشی معادل نفت خام دارد. او پرورش‌دهنده نوعی کرم است، کرم‌هایی که غذای اصلی‌شان همین زباله‌های به ظاهر بی‌مصرف است.

حدود پنج شش سال پیش برحسب تصادف درست زمانی که بازدیدی از یک گاوداری داشت با مشاهده کرم‌های خاکی که از فضولات حیوانات تغذیه می‌کردند، ذهنش درگیر این مساله شد «اگر این کرم‌ها می‌توانند از فضولات دامی تغذیه کنند، ممکن است بتوانند زباله هم بخورند»! با همین اندیشه دست به کار شد.

همان روز با دو سطل کرم وارد خانه شد و آزمایش‌های اولیه‌اش را روی این کرم‌ها آغاز کرد.

او این کرم‌ها را با قرار دادن در شرایط مساعد و نامساعد مانند رطوبت، خشکی و محیط کشت (همان زباله) آزمود.

اوایل انجام چنین کاری صدای اهل خانه را در آورده بود، اما او بی‌توجه به همه این بهانه‌گیری‌ها تنها به دنبال یک چیز بود «عملیاتی‌کردن ایده‌اش».

برای عملیاتی‌شدن چنین ایده‌ای تمام مشکلات را به جان خرید و عاقبت توانست با خلاقیت و جدیت خود و صرف هزینه‌ای زیاد، عجیب‌ترین راه کسب و کار خانگی یعنی پرورش کرم خاکی را پایه‌گذاری کند.

او همچنین برای عملیاتی‌شدن این طرح با مشکل فرهنگی مواجه بود.

او باید باورهای نادرست مردم را درباره این طرح تغییر می‌داد و این ذهنیت را در بین مردم ایجاد می‌کرد که سطل آشغال هر خانه‌ای به منزله یک بانک است.

تنها کافی است همت کرد تا بتوان همه زباله‌های منزل را به کود تبدیل کرد. کودی گرانقیمت و ارزنده. صنعت کرمداری از صنایع نوپا در عرصه تهیه کود کشاورزی و غذای دام و طیور است.

تبسم لطیفی، صاحب ایده مامان‌ پز

تبسم لطیفی، بیست و هشت ساله و متولد خرم‌آباد است. وی تحصیلات آکادمیک‌ خود را تا مقطع فوق‌لیسانس در رشته MBA دانشگاه صنعتی شریف ادامه داده و همان‌جا متوجه می‌شود رشته انتخابی‌اش می‌تواند زندگی آینده او را به علاقه دوران نوجوانی‌اش ـ که آشپزی‌ بوده ـ پیوند بزند و خانم خانه‌دار بودن را به یک کسب و کار خوب تبدیل کند.

به این ترتیب، علاقه شدید وی به آشپزی و غذا و انگیزه بالایش برای داشتن یک کار شخصی پردرآمد باعث تولد وب‌سایتی به نام مامان پز می‌شود.

مامان‌پز، نام سایتی است که لطیفی امیدوار است از آن پولدار شود. در این سایت خانم‌های خانه‌داری که دستپخت خوبی دارند و مامان نامیده می‌شوند، ثبت‌نام می‌شوند.

در طرف دیگر، مشتری‌های پر و پا قرص غذای خانگی قرار دارند که با مراجعه با مامان پز و بررسی منوی آن، غذای دلخواه خانگی خود را سفارش می‌دهند.

این پروژه در فاز نخست فعلا فقط در شهر تهران در حال اجراست، اما قصد دارد در آینده بزرگ‌تر و فراگیرتر بشود، اما موانعی را پیش رو دارد.

برای نمونه قیمت حمل غذا از در خانه مامان تا در خانه مشتری‌ گران تمام می‌شود، علاوه بر آن که با توجه به این که مامان‌پز در حقیقت یک جور رستوران اینترنتی است که در نوع خودش بدعت محسوب می‌شود مجوزی برای آن تعریف نشده است، چون اساسا روال و پروسه‌ای برای مجوز آن در قانون وجود ندارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها