در واکنش به اظهارات وزیر خارجه کشورمان و در آستانه سفر سلطان عمان به تهران

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: توانایی ارسال پیام به ایران را حفظ کرده‌ایم

نقطه شروع کارزار شکست خورده تحریم

در اول خرداد سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، محاصره اقتصادی جمهوری اسلامی ایران از سوی آمریکا و متحدانش آغاز شد. این محاصره در پی پیروزی انقلاب اسلامی و لطمه‌ای که به حیثیت استکباری آمریکا وارد آورد، رخ داد.
در اول خرداد سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، محاصره اقتصادی جمهوری اسلامی ایران از سوی آمریکا و متحدانش آغاز شد. این محاصره در پی پیروزی انقلاب اسلامی و لطمه‌ای که به حیثیت استکباری آمریکا وارد آورد، رخ داد.
کد خبر: ۱۴۰۹۰۲۰
نویسنده فتاح غلامی - جام جم آنلاین

به گزارش جام‌جم آنلاین، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روابط ایران و آمریکا تیره شد. آمریکایی‌ها که تا پیش از این به پشتوانه نظام پهلوی تصور می‌کردند ایران برای تامین منافع آنها همیشه جزیره ثبات باقی خواهد ماند با استقرار نظام جدید در کشورمان و تاکید جمهوری اسلامی بر محوری ترین شعار و آرمان انقلاب یعنی پیگیری سیاست نه شرقی و نه غربی آرزوهای طول و دراز خود را برای ادامه سلطه گری بر ملت ایران نقش بر آب می‌دیدند.

پایان ماه عسل آمریکایی ها

مقامات آمریکایی اگرچه از تغییرات بنیادین سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ایران به خوبی آگاه بودند اما با توجه به تجربه‌ای که از کودتای 28 مرداد 1332 داشتند امیدوار بودند که نظام تازه تاسیس ایران با آشوب‌ها و تنش‌های داخلی متزلزل و راه برای بازگشت مجدد سلطنت و حاکمیت پهلوی باز شود. برخی از چهره‌ها و محافل سیاسی آمریکا با همین ذهنیت دست از حمایت‌های خود از محمدرضا پهلوی که روزگاری در مصر، مراکش و باهاما و مکزیک سرگردان بود برنداشتند. طبعا تداوم این رویکرد با واکنش جمهوری اسلامی مواجه شد و مخالفت‌های زیادی را در کشور برانگیخت و در نهایت با تسخیر سفارت آمریکا در تهران اختلافات میان ایران و آمریکا به اوج خود رسید. با این اتفاق دولت جیمی کارتر در وضعیت بدی قرار گرفت و از نظر ایالات متحده حیثیث آمریکا زیر سوال رفته بود. کارتر که از ارسال پیام‌های با وا سطه و بی‌واسطه برای حل بدون دردسر مساله گروگان‌های آمریکایی نتیجه نگرفت به این فکر افتاد که ضربه سنگینی را به ایران وارد کند و به همین منظور در 19 فرودین 1359 طی دستوری قطع روابط سیاسی و بازرگانی با جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد.

آمریکایی‌ها تصور می‌کردند که با این کار هم مساله گروگانها و بازگشت آنها به آمریکا حل خواهد شد و هم نظام تازه تاسیس ایران از مواضع خود عقب نشنیی خواهد کرد و به همین خاطر برای نتیجه بخش بودن اقدامات ضد ایرانی خود تصمیاتی را برای تشدید فشار علیه تهران اعمال کرد.

کار‌تر در سخنان خود درباره قطع رابطه با ایران گفت: «... مطالبات شاکیان آمریکایی و شرکت‌ها، از اموال مسدودشده ایران در آمریکا برداشت خواهد شد و مسوولیت بحران با شورای انقلاب ایران است که خود را پشت سر دانشجویان پنهان می‌کند. اگر گروگان‌ها آزاد نشوند، تصمیمات شدید‌تری علیه ایران اتخاذ خواهد شد و آمریکا با هم‌پیمانان خود اقدامات مقتضی به عمل خواهد آورد. هیچ ویزای جدیدی برای ایرانیان صادر نخواهد شد و کلیه ویزاهای صادرشده پس از بحران باطل است...»

آمریکا در ادامه در اول خرداد 1359 با کمک بازار مشترک اروپا داد و ستدهای اقتصادی ایران را تحریم کرد. اقدامی که کاملا ظالمانه، یک طرفه و بدون مبنا و برخلاف منشور بین‌المللی سازمان ملل متحد انجام شد و در طول چهار دهه بعد از انقلاب هم به صورت تصاعدی رشد کرد و البته بنا به اعتراف مقامات آمریکایی و اروپایی هیچکدام این پروژه‌ها به نتیجه نرسید.

تحریم‌ها علیه ایران در طول چهل ساله گذشته یکی از ابزارهای تحت فشار قراردادن حکومت و ملت ایران برای تسلیم پذیری در مقابل سلطه جهانی بوده است و در اتخاذ این سیاست، رویه و رویکرد جمهوری خواهان و دموکرات‌ها هیچ تفاوتی نداشت و همیشه بدون در نظرگرفتن جنبه‌های قانونی و بین‌المللی این تحریم‌ها بوده است. مقامات آمریکایی در طول این سال‌ها این گمان را داشته و دارند که با تشدید فشار علیه ایران می‌تواند جمهوری اسلامی ایران را به عقب نشینی از مواضع و دیدگاه‌های خود در خصوص مسائل داخلی و خارجی وادار کنند و مقامات سیاسی ایران را پای میز مذاکره بنشانند تا بواسطه آن از موضع برتر به دیکته کردن نظرات و خواسته‌های خود بپردازند. این نگاه البته در همین حد متوقف نمی‌ماند و تجربه نشان داده است که در نگاه آمریکایی‌ها حد ثابتی برای عقب نشینی ایران متصور نیست و به همین واسطه است که به منظور تسلیم ایران حتی نسبت به توافقات بین‌المللی مثل برجام هم بی‌اعتنایی نشان دادند و بدون توجه به همه تعهداتشان این قطعنامه مورد قبول سازمان ملل و شورای امنیت را پاره کردند.


تحریم‌ها و محاصره اقتصادی علیه ایران شامل بخش‌های متعددی می‌شود. صنایع موشکی و تسلیحایت نظامی،‌ نهادهایی مثل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فناوری هسته ای، انرژی و صنعت نفت،‌خدمات بانکداری و همچنین بانک مرکزی، صنایع کشتیرانی، تجارت بین‌المللی، صنعت بیمه، معامله شرکت‌های خارجی با ایران،‌ فلزات و معادن ایران از جمله بخش‌ها مرتبط با تحریم‌های جهانی است که با وجود آنکه سازمان ملل متحد بسیاری از آنها را لغو کرده است همه موارد آن از سوی آمریکا و بخش‌هایی از آن از سوی اتحادیه اروپا در تبعیت کامل از مقامات ایالات متحده همچنان ادامه دارد.

چالش نفت در دوران دفاع مقدس

نفتی بودن اقتصاد ایران یکی از محورهای مهم مورد توجه غرب برای مقابله با انقلاب اسلامی بود و به ویژه در خلال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سعی فراوانی شد که جمهوری اسلامی از طریق فلج شدن در زمینه صنعت استخراج و صدور نفت، به زانو درآید. شروع، تداوم و پایان جنگ ایران و عراق شدیداً با مسائل نفتی گره خورده بود و با توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی ایران در سال‌های اولیه انقلاب، مخالفان جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی با نگرشی کاملاً سیاسی به نفت ایران توجه می‌کردند و بازی نفت را به گمان خود به گونه‌ای پیش می‌بردند که نهایتاً به سقوط انقلاب اسلامی و شکست کشور در جنگ تحمیلی منجر شود. در سال 1359، عراق با اشغال بندر استراتژیک خرمشهر، محاصره شبه‌جزیره آبادان و در تیررس قرار دادن شهر اهواز فشار سنگینی بر کشور وارد می‌ساخت. از نظر اقتصادی نیز، با توجه به وابستگی کشور به درآمدهای نفتی، حمله محدود دشمن به بعضی از مراکز و تأسیسات نفتی، از جمله بزرگ‌ترین پالایشگاه جهان در آبادان، تولید نفت کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داد به همین واسطه تولید نفت کشور به میزان بسیاری کاهش یافت. این شرایط البته در سال 61 و همزمان با تغییر جهت مسیر جنگ و پیشروی نیروهای ایرانی تغییر پیدا کرد. با توجه به این‌که تاسیسات نفتی از این پس دور از تیررس نیروهای قرار گرفتند. مشتریان بیشتری متقاضی خرید نفت ایران شدند که افزایش میزان فروش نفت کشور را در پی داشت. تحت تأثیر این تحولات، بازار نفت نیز تا حد بسیاری تقویت شد و در نتیجه افزایش تولید و رشد قیمت‌ها، درآمدهای کشور از محل فروش نفت به میزان 21 میلیارد دلار در سال‌های پس از انقلاب رسید.

در پی تنش میان ایران و آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تحریم نفت به عنوان ابزاری از سوی زمامداران کاخ سفید برای اعمال فشار بیشتر علیه جمهوری اسلامی در نظر گرفته شد. تحریم فروش نفت و ممنوعت مراودات اقتصادی میان ایران و بسیاری از کشورها در طول چهار دهه از پیروزی انقلاب جزو سیاست‌های اعلامی ایالات متحده است که در طول دوران فعالیت روسای جمهوری مختلف آمریکا اعم از جمهوری خواه یا دموکرات تکرار شده است. برای اولین بار این سیاست از سوی جیمی کارتر اتخاذ شد. وی پیش از قطع رابطه با ایران، چند مرحله اقدامات سیاسی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران به عمل آورده بود. در نخستین عکس‌العمل، روز ۲۲ آبان ۱۳۵۸ دستور توقیف کلیه دارایی‌های ایران در بانک‌های آمریکایی و شعبه‌های خارجی آن را صادر کرد و خرید نفت از ایران را متوقف ساخت. همچنین در تاریخ 6 نوامبر 1987 و در دوره ریگان، نمایندگان کنگره در واکنش به خریدهای‌ نفت اداره انرژی آمریکا از ایران، لایحه‌ای به‌ مجلس برده و با تصویب آن واردات نفت از ایران‌ را ممنوع کردند. کلینتون در اسفند ماه 1373 فرمان اجرایی شماره‌12957 مبنی بر ممنوعیت برخی معاملات مربوط به توسعه منابع نفتی ایران را امضا کرد. در دوره کلیتون هم براساس فرمان اجرایی که صادر کرد شرکت‌های آمریکایی از سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز ایران منع شده بودند. در 1389 کنگره آمریکا قانونی را تصویب کرد که براساس رئیس‌جمهور آمریکا می‌توانست شرکت‌های خارجی که به ایران بنزین و دیگر فرآورده‌های نفتی پالایش شده را صادر می‌کنند، مجازات کند. این روند در دوره‌های بعدی هم ادامه پیدا کرد و در دوره ترامپ با اعمال فشار فزاینده و با هدف به صفر رساندن میزان صادرات ایران،‌ تقابل با ایران را در مسیر قرار داد تا به زعم کاخ سفید، زمینه برای اعمال فشار همه جانبه و حداکثری تا مرحله فروپاشی نظام فراهم شد. این رویکرد در دوران ریاست جمهوری جو بایدن هم تدوام یافت. جنگ طلبان آمریکایی گمان می‌کردند که این سیاست در نهایت در قبال ایران به پیروزی خواهد رسید اما تحولات جاری نشان داد این پروژه هم در مثل سایر سیاست‌های شکست خورده دولتمردان آمریکایی به اذعان غربی‌ها ناکام ماند. جمهوری اسلامی ایران توانست با در پیش گرفتن سیاست مقاومت و تلاش در جهت کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و همچنین اندیشیدن راهکارهایی برای دور زدن تحریم باعث شکست پروژه‌های آمریکایی شود.



newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها