گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

بیش از نیم قرن از زمانی که آرتور میلر نمایشنامه «مرگ فروشنده» را نوشت، می‌گذرد. این نویسنده مشهور آمریکایی نمایشنامه‌های زیادی را نوشته است. نمایشنامه‌هایی چون «ساحره سوزان»، «همه پسران من»، «چشم‌اندازی از پل»، «بعد از پاییز»، «خاطره دو دوشنبه» و «مرگ فروشنده».
کد خبر: ۷۶۲۱۰۳
راز ماندگاری «مرگ فروشنده» میلر چیست؟

میلر نویسنده‌ای واقعگراست. می‌توان گفت آثار نمایشی آرتور میلر به نوعی ادامه ادبیات نمایشی واقعگرایی است که در فاصله بین دو جنگ جهانی در آمریکا آغاز شد و سبک منحصر به فرد میلر در مدت زمانی کوتاه نام او را در کنار نویسندگانی چون تنسی ویلیامز و ادوارد آلبی قرار داد و حال این سه نویسنده واقعگرا را نمایشنامه‌نویسان بزرگ پس از جنگ جهانی دوم می‌دانند.

از میان نمایشنامه‌هایی که آرتور میلر نوشته، مرگ فروشنده سرنوشت عجیبی دارد؛ نمایشنامه‌ای که به گفته مری مک کاریت، منتقد برجسته آمریکایی یکی از ضعیف‌ترین آثار میلر است؛ با این حال دیری نگذشت که مرگ فروشنده شهرتی جهانی یافت و سه جایزه معتبر پولیتزر، تونی و جایزه حلقه منتقدان نمایشنامه‌نویسی نیویورک را از آن خود کرد.

اما براستی راز ماندگاری نمایشنامه مرگ فروشنده چیست که هنوز کارگردان‌های تئاتر را به اجرای آن ترغیب می‌کند؟! مرگ فروشنده بخصوص در ایران، بارها از سوی کارگردان‌های ایرانی روی صحنه رفته است، اما هنوز قابلیت آن را دارد که بدون هیچ تغییری باز هم اجرا شود و مخاطب را غافلگیر کند و به همذات‌پنداری وادارد! نمایشنامه مرگ فروشنده در دیگر کشورها نیز طرفداران زیادی دارد و بارها در سالن‌های معتبر تئاتر اجرا شده که برادوی فقط یکی از آنهاست.

نمایشنامه مرگ فروشنده به زندگی اسفبار ویلی لومان می‌پردازد؛ شخصی که به سختی هزینه معاش خانواده را فراهم می‌کند و به گفته میلر بر نیروهای زندگی، نظارت و اختیاری ندارد. لیندا، بیف و هپی اعضای خانواده لومان هستند؛ اشخاصی که هر کدام به‌نوبه خود دچار سرخوردگی و عذابی هستند که زندگی مدرن نصیبشان کرده است. هیچ کدام از آدم‌های نمایش آن‌طور که به نظر می‌آید خوشبخت نیستند و در واقع، اوضاع نابسامان آنها نتیجه بحران هویتی است که جامعه صنعتی نصیبشان کرده است.

مصائب و رنج‌های شخصیت‌های نمایش آن‌قدر زیاد و غم‌انگیز است که مرگ فروشنده را به تراژدی تبدیل کرده است. قصه‌ای واقعی که ده سال ذهن میلر را به خود مشغول کرده و به گفته خودش طی دو روز به رشته تحریر درآمده است. قطعا نمایشنامه‌های زیادی با موضوع و مضمون خانواده و مدرنیته نوشته شده‌اند، اما نمایشنامه مرگ فروشنده گوی سبقت را از آنها ربوده است!

مرگ فروشنده با نگاهی جامعه‌شناسانه

البته که شخصیت‌های نمایش مرگ فروشنده به شدت پرداخت شده‌اند و کلیت اثر نیز خالی از نقص و ایراد است، اما دلیل اصلی ماندگاری آن چیز دیگری است. دلیل ماندگاری مرگ فروشنده فضای اجتماعی آن است. اتفاق‌های داخل خانه ویلی لومان تحت تاثیر اتفاق‌های بزرگ‌تری است که در بیرون از خانه رخ می‌دهد.

آدم‌هایی خاطره‌باز و در واقع شکست‌خورده در جامعه‌ای که مدرنیته را تجربه می‌کند، زندگی می‌کنند و در قلمرو و زیر سایه ساختمان‌های سر به فلک کشیده هرکدام به شکلی تلف می‌شوند.

تجربه نشان داده عمر چنین نمایشنامه‌ای هرگز به سر نمی‌رسد، زیرا در همه جوامع و کشورها با هر مذهب، دیدگاه و سیاست، آدم‌هایی مشابه شخصیت‌های نمایش مرگ فروشنده وجود دارند.

ایران به عنوان کشوری در حال توسعه هنوز در حال هضم پدیده‌ای به نام مدرنیته است که همین مساله تناقضات زیادی را در فرهنگ مردم بخصوص طبقه متوسط شهری ایجاد کرده است؛ در نتیجه تعدادی از افراد جامعه در کشاکش این تناقضات مسخ می‌شوند و شباهت عجیبی به خانواده ویلی لومان پیدا می‌کنند.

دقیق‌تر که بنگریم خواهیم دید ایران ویلی لومان‌هایی دارد که تا آخرین لحظه زندگیشان باید کار کنند. کم نیستند اشخاص بازنشسته‌ای که به تعداد همان ساعات قبل از بازنشستگی کار می‌کنند تا بتوانند زندگی معمولی خود را اداره کنند. باز هم اگر بهتر بنگریم خواهیم دید که فراوانند پیرپسرها و پیردخترهایی که با پدر و مادرشان زندگی می‌کنند و پت و هپی نمایش مرگ فروشنده را به یادمان می‌آورند! همه واقعیت را می‌دانند و خود را به کوچه علی چپ می‌زنند، درست مثل آدم‌های نمایش مرگ فروشنده. به این ترتیب بیشتر مخاطبان با آدم‌های نمایش همذات‌پنداری می‌کنند، زیرا خانواده لومان دو نسل را دربرمی‌گیرد. شاید، این‌گونه نگریستن به ماجرا با چنین تحلیل جامعه‌شناسانه‌ای ما را به جواب این دو سوال نزدیک کند که چرا مرگ فروشنده هنوز یکی از بهترین نمایشنامه‌های رئالیستی دنیاست و دوم این‌که چرا مرگ فروشنده هنوز در ایران بدون هرگونه تغییری اجرا می‌شود؟

تحلیل جامعه‌شناختی مذکور طول و تفسیر زیادی دارد و در حد و قواره این یادداشت نیست و تنها می‌توان گفت بی‌دلیل نیست که منتقدان آرتور میلر را هم‌ردیف اشخاصی چون تنسی ویلیامز، برتولت برشت، ساموئل بکت، اوژن یونسکو و آنتوان چخوف می‌دانند و از نمایشنامه مرگ فروشنده به عنوان نخستین تراژیک و مدرن یاد می‌کنند.

آخرین اجرا از نمایشنامه مرگ فروشنده را نادر برهانی‌مرند کارگردانی کرد و بازیگرانی چون حمیدرضا آذرنگ، رحیم نوروزی، نسیم ادبی و حمیدرضا نعیمی در آن به ایفای نقش پرداختند.

اجرای نمایش مرگ فروشنده قرار است در جشنواره تئاتر فجر ادامه یابد و این نمایش که با استقبال مخاطبان مواجه شده بود، در اولین روز برگزاری جشنواره تئاتر فجر در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر روی صحنه خواهد رفت.

وحید خانه‌ساز ‌‌/‌‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها