حامد زمانی: حمایت از من دردسر دارد چون علیه قلدران می‌خوانم

حامد زمانی گفت‌: موسیقی‌های دیگر خنثی هستند و تنه به تنه مسائلی نمی‌زنند که احتمالاً عده‌ای با آن مشکل داشته باشند. حمایت از این موسیقی‌ها امن است اما حمایت از موسیقی من دردسرهای زیادی دارد. من علیه زورگویان و قلدران برای حمایت از مردم می‌خوانم.
کد خبر: ۸۴۶۰۲۱
حامد زمانی: حمایت از من دردسر دارد چون علیه قلدران می‌خوانم

به گزارش جام جم نوا و به نقل از تسنیم، روزهای نخستی که حامد زمانی قطعه‌هایی با موضوع‌های عدالت‌خواهی می‌خواند، بسیاری او را جدی نمی‌گرفتند. اما امروز ژانر موسیقی انقلابی و اعتراضی با صدای حامد زمانی شناخته می‌شود.

حامد زمانی برخلاف فشار و هجمه برخی رسانه‌ها وابسته به جریانات و گروه‌های سیاسی در مسیر آنچه آن را حق‌طلبی و فریاد علیه قلدران می‌خواند، به اجرا می‌پردازد.

او حمایت از موسیقی خود را به این دلیل، دردسرساز می‌داند و می‌گوید به همین دلیل مسئولان کمتر از او حمایت می‌کنند. او مسیر مطالبه حقوق مردم و آنچه عده‌ای به زور بنا دارند از آنان بگیرند را راه صحیحی برای فعالیت خود برمی‌شمارد.

برخی آثار او را «ارزشی» می‌خوانند و خودش هم این تفسیر را می‌پسندند البته با تعریفی که ارائه می‌دهد. او حمایت از حقوق مردم، فریاد بر سر زورگویان، عدالت‌خواهی و ... را همچنان مفاهیمی ارزشی و اخلاقی برمی‌شمارد. اما برخی رسانه‌های وابسته به جریانات سیاسی یا طرفدار کشورهای سلطه‌جو با طعنه زدن به این واژگان و مفاهیم در مواردی این لفظ را به بازی‌ هجوِ رسانه‌ای نشسته‌اند.

زمانی و دوستانش بی‌تفاوت به این بازی‌ها، در برابر ایشان ایستاده‌اند و با صراحت نظرات خود را بیان می‌کنند. او بعد از این سال‌ها با مخاطبانی پای کار و ثابت همراه بوده است و در کنار اینکه هواداران خاص خود را پیدا کرده است، با توجه به تحولات اخیر نسل هوادارانش هم رو به افزایش است. شاید موسیقی ضد یا موسیقی اعتراضی بهترین تفسیر برای ترانه‌های او باشد. اما ضدیت او از جنس کلیشه‌های عامه‌پسند و اپوزیسیون‌نمایِ داخلیِ تشنه‌ی تبلیغ و توجه و بسته در یک جغرافیای محدود نیست. او معترض است به زورگویی‌های جهانی. شاید او تفسیر «حمایت از جبهه جهانی مستضعفین در برابر قلدران» را خوب فهم کرده است.

پیش‌تر از این‌ها بزرگان دیگری در زمینه موسیقی انقلابی کارهای بسیاری کرده بودند، اما در میان هنرمندان جوان، حامد زمانی آغازگر جریانی تازه در دلِ موسیقی حق‌طلبانه و انقلابی بوده است.

در روزهایی که توافق هسته‌ای و «برجام» در مجلس شورای اسلامی به تصویب نمایندگان رسیده است، با محوریت آثاری که حامد زمانی برای شهیدان هسته‌ای خوانده، پای صحبت‌های او نشستیم:

انگیزه‌ی حامد زمانی از ورود به عرصه موسیقی انقلابی چه بود. چه دغدغه‌ای موجب شد پا در این عرصه بگذارید؟

بارها و بارها گفتم که هر کسی دردهای مختلف و دغدغه‌های مختلفی دارد. هر کسی برداشتش از اتفاق‌ها متفاوت است. ممکن است این برداشت‌ها به حس تبدیل شود و یا این که نشود. مثلا شما تصویری از بچه‌های غزه را می‌بینید، این تصویر روی برخی‌ها اثر می‌گذار و روی برخی‌ها خیر. عاملی که موجب این اثرگذاری می‌شود، همان دغدغه است. این که چه چیزی دغدغه را به وجود می‌آورد از کودکی آغاز می‌شود؛ دریافت‌ها و ادراک‌ها، نحوه بزرگ‌شدن و محیط زندگی است. همه این عوامل دغدغه را شکل می‌دهد. به نظرم دغدغه و حس رابطه متقابلی با هم دارند. برای من هم حسم درگیر این موضوعات بوده و هم دغدغه‌اش را داشته‌ام.

برای مثال ترور شهدای هسته‌ای، صحبت‌های پدر و مادرانشان با من، نوع رفتارشان، بزرگی و علمشان و این که چرا این دانشمندان باید از بین بروند، ظلمی که باعث از بین رفتنشان شد. همه این پرسش‌ها با هم دغدغه‌هایی در من ایجاد کرد. برای ساختن یک آهنگ عواطف و احساسات را از دغدغه می‌گیرم و آهنگی می‌سازم و یا شعر می‌گویم. پس دو عامل در ایجاد همه این آثار دخیل است؛ یکی دغدغه و دیگری حس است.

انتخاب شعرهای شما برای آهنگ‌هایتان به چه ترتیبی انجام می‌شود. شعرهایتان چه قشری از مخاطبان را در بر می‌گیرد، آیا برای همه اقشار جامعه می‌خوانید و یا تنها برای بخش خاصی از جامعه؟

شعار در شعر خوب است و باعث تحرک می‌شود. زمانی بود که حامد زمانی تنها برای خودش و بچه‌های هم عقیده‌ی خودش شعر و آهنگ می‌ساخت. البته الان هم همین گونه است. معتقد بودم که بچه حزب‌الهی‌ها در موسیقی مظلوم واقع شده‌اند و حرفشان گفته نشده است. الان که حدود 100 تا 150 اثر برای بچه‌ها تولید شده، احساس می‌کنم که قشر خاکستری هم به این حرف‌ها نیاز دارد. آنها هم خلعی در این میان احساس می‌کنند. بنابراین جفت این‌ها را که در کنار هم می‌گذاریم، هم باید شعار باشد و هم نباشد. باید از آرمان‌هایی سخن گفت که مبنای واقعی داشته باشد و برای همه درک‌پذیر باشد.

با توجه به موارد که گفتم در همفکری با تیم شاعرانم همه جوانب را در نظر می‌گیریم. شعری که من در آهنگ‌هایم می‌خوانم باید بچه‌های هم فکر خودمان را در بر بگیرد و در عین حال بچه‌هایی که قرار است برای نخستین بار با این مفاهیم آشنا شوند نیز در شعرها در نظر گرفته شوند. با این کار هم حرکت در بچه‌های حزب‌الهی ایجا می‌شود و هم بچه‌های علاقه‌مند را جذب می‌کند.

انتخاب شعرها و ساختن ملودی چه مراحلی را طی می‌کند تا در نهایت به قطعه‌ای آماده شده برسید.

به لحاظ فرمی و تکنیکی، انتخاب شعر یا از اشعار موجود است که با آنچه ما می‌خواهیم کاملا منطبق است یا این که ما المان‌هایی داریم و شاعر براساس این المان‌ها شعر می‌گوید. سرودن شعر هم می‌تواند روی وزنی آزاد باشد تا بعدا بر رویش ملودی بگذاریم و یا این که ما یک ملودی را براساس موضوع می‌سازیم و به شاعر می‌دهیم تا شاعر بر روی آن ملودی و آن وزن شعر را تهیه کند.

می‌خوانم تا بر سر زورگویان فریاد بزنم

در آهنگ‌هایی که برای شهیدان، به خصوص شهیدان هسته‌ای خوانده‌اید انتقال چه مفاهیمی برایتان در اولویت بوده است؟

اگر همه کارهای من را در نظر بگیرید، ظلم ستیزی و استکبار ستیزی و حمایت از مظلوم وجه مشترک همه این آثار بوده است. اگر خطی بین حق و باطل بکشیم، من سعی کرده‌ام که در کنار کسانی باشم که حق‌طلب و حق‌مدار هستند. چرا که از یک طرف افرادی مخاطب آثار من هستند که هم عقیده‌ی کارهای من هستند و از طرف دیگر حق با ذات بشر سازگار است.

مقوله‌ی هسته‌ای ما یک حق است که متعلق به مردم ماست. حالا عده‌ای زورگو می‌خواهند این حق را از ما بگیرند. به چه علت؟ به علت‌های سیاسی. حال تعدای از جوانان با استعداد و نخبه‌ی سرزمین ما می‌خواهند انرژی هسته‌ای را بومی کنند و از دست زورگویان خارج کنند. اما زورگویان می‌آیند و این جوانان را از بین می‌برند. در اینجا ما یک ظلم و یک مظلوم داریم. یک حق و یک باطل داریم. ما سعی کردیم این داستان را روایت کنیم و از ارزش‌هایی که جوانان ما پایش ایستادند حمایت کنیم؛ که همان ارزش‌های دینی و ملی ماست. از طرف دیگر برائت بجوییم از ظالمان و حمله کنیم و اعتراض خودمان را به این ظالمان بیان کنیم. فریاد موسیقی‌های من بر سر این جماعت ظالم و مستکبر است.

در آهنگ‌هایی که برای شهیدان هسته‌ای خوانده‌اید تنها توجه مخاطب به شهیدان مورد نظر بوده و یا این که مفاهیم خاص دیگری هم مدنظرتان بوده است؟

هر آهنگی به لحاظ ظرف محدودی که دارد، یا باید به صورت کلی به مسائل نگاه کند و یا این که به وجهی خاص در یک مسئله‌ی معین توجه داشته باشد. به نظرم نمی‌شود همه ابعاد اتفاق‌های افتاده برای شهدای هسته‌ای و خانواده‌ها و بچه‌هایشان را در یک شعر و در یک موسیقی گنجاند. برای همین است که تا کنون چند اثر برای شهدای هسته‌ای ساخته‌ام. اگر حتی 100 اثر هم در این‌باره بسازیم باز هم سوژه برای این کارها هست. از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم شعر و موسیقی دارد. بنابراین در هر شعری سعی کرده‌ایم از زاویه‌ای خاص نگاه کنیم و آن زاویه را کامل نشان دهیم.

واکنش مخاطبانتان به آهنگ‌هایی که برای شهیدان هسته‌ای خوانده‌اید چگونه بوده است؟ چه قشری مخاطبان این آهنگ‌ها هستند.

یه سری سوژه‌ها هستند که خاص‌اند و مخاطبان خاصی هم دارند. اما شهدای هسته‌ای به دلیل مظلومیت و رخدادهایی که مردم با آن درگیر بودند، حساسیت، غیرت و تعصب خاصی در مردم به وجود آورده است. شهدای هسته‌ای از جمله سوژه‌هایی شده که هیچ کسی نمی‌تواند با آن مخالفت کند. به همین دلیل ما به این سوژه‌ها می‌گوییم سوژه‌های امن. یعنی سوژه‌ای که همه دوستش دارند. در چنین سوژه‌ای مظلومیت و ظلم در آن کاملا مشهود است. دست ما در این مضامین باز است، به همین دلیل احساسی‌ترین آثار من مانند «راز روشن» برای شهدای هسته‌ای بوده که از جمله دوست‌ داشتنی‌ترین آثارم بوده است. بارها و بارها مخاطبان به من گفته‌اند که از بهترین آثار من همین آثار شهدای هسته‌ای هستند. به خصوص اثر «راز روشن» که شعر و موسیقی و تنظیمش بسیاری دوست‌داشتنی شده و خودم به این اثر بسیار افتخار می‌کنم.

آنچه شما در عرصه موسیقی انقلابیف موسیقی اعتراض و حق‌طلبی خوانده‌اید، آثاری عامه پسند نیستند و به طور حتم کسانی با اجرای این آثار مخالفت می‌کنند. کمی درباره این مخالفت‌ها بگویید.

کسانی که می‌خواهند حرف بزنند، حرفشان را می‌زنند. اما جماعت آگاهی که به این مسائل آگاهند و مشکلات خواندن در این موضوع‌ها را می‌دانند، درک می‌کنند. این صحبت‌ها از اول کار با من بود. خیلی‌ها به من می‌گفتند که سوژه‌هایی که تو در نظر داری اصلا مخاطب ندارد و باید از صدایی که خدا به تو داده بهتر استفاده کنی و سوژه‌هایی انتخاب کنی که همه مردم دوست دارند. ولی از همان اول برای من کاملا واضح بود که همین سوژه‌ها حساسند و ریسک پذیر؛ چرا که فقط خواندن نیست، بلکه زندگی شما باید در راستای این خواندن قرار بگیرد و دیگر همه زندگیت درگیر این مفاهیم است.

بنابراین تصمیمی جدی می‌طلبید. از طرف دیگر معتقد بودم که اگر کار خوب و در خور شأن این مفاهیم خوانده شود، به طور حتم مورد استقبال قرار می‌گیرد.

حمایت از موسیقی من، دردسر دارد

تعریفتان از آنچه می‌خوانید چیست و سبک خواندنتان را در کدام بخش نامگذاری می‌کنید؟

آنچه من می‌خوانم موسیقی ارزش‌هاست و نامش موسیقی ارزشی است. موسیقی که می‌تواند به ارزش‌های انقلابی و ملی بپردازد و می‌تواند به ارزش‌های مذهبی بپردازد، هر چیزی که ارزش است؛ اخلاق و ارزش‌های اجتماعی و تنها ریشه ملی نمی‌تواند داشته باشد و دایره گسترده‌ای دارد.

به طور حتم خواندن از این موضوع‌های مخالفان بسیاری دارد. اتفاقا این مخالفان کسانی هستند که منافعشان در خطر است و یا از اول بدون این که مشکلات ما را بدانند، و بدانند که ما چه می‌کنیم با ما مخالفت کرده‌اند. همین مسائل کار ما را بسیاری دشوار کرده است. در عین حال حمایت از سوژه‌های ما هم بسیار اندک است. موسیقی‌های دیگر موسیقی خنثی هستند و تنه به تنه‌ی مسائلی نمی‌زنند که احتمالاً عده‌ای با آن‌ها مشکل داشته باشند و از آن بدشان بیاید. این موسیقی‌های خنثی به عشق می‌پردازند، حال چه عشق زمینی و چه عشق الهی و فضایشان امن است. به همین دلیل حمایت از این نوع موسیقی‌ها هم امن است. ولی حمایت از موسیقی من دردسرهای زیادی دارد و حمایت از آن اندک است.

شاهد این قضیه هم از رخدادهای اخیری است که وزارت ارشاد برای من رقم زد. نوع اجراها، پخش اجراها و نوع پرداختن رسانه‌ها به آثار من به گونه‌ای نیست که باید باشد. اگر کسی یک ذره واقع‌بینانه و منصفانه به این قضیه نگاه کند می‌فهمد که حمایت از موسیقی حامد زمانی به هیچ وجه به اندازه‌ای که باید باشد، نیست. کما این که اگر حمایت به گونه‌ای درست از این موسیقی انجام می‌شد، الان باید همه مخاطبان کشورهای اطراف را با مفاهیم این موسیقی جذب می‌کردیم.

موسیقی ما حرف دارد و قوی است و با این که هنوز به گونه‌ای درست حمایت نشده، مخاطبان بسیاری در کشورهای اطراف را نیز جذب کرده است حتی با این که آنان نمی‌فهمند ما چه می‌گوییم. اجراهای 30 هزار نفری من در داخل کشور هم شاهد استقبال مردم خودمان از موسیقی ارزشی است. اما پرسش اینجاست که حمایت‌های لازم از این موسیقی به عمل می‌آید؟ که متاسفانه در این زمینه پاسخ منفی است.

با توافق هسته‌ای و تصویب برجام، آیا در آینده باز هم شاهد اجرای قطعه‌هایی از سوی شما با موضوع انرژی هسته‌ای خواهیم بود؟

مبارزه با استکبار و مبارزه و ظلم که تعطیل شدنی نیست. ولی این که رسانه‌ها به آن می‌پردازند یا نه، دیگر وظیفه ما نیست. وظیفه ما تولید این موسیقی‌ها و رساندن صدای حق به گوش همه است. این که دیگر رسانه‌ها با ما همراه می‌شوند یا خیر، وظیفه‌ی خودشان است و حسابی است بین آنها و خدا. اما به قطع وظیفه ما تعطیل بردار نیست؛ کما این که ظلمِ ظالمان هم تعطیل شدنی نیست؛ پس مخالفت ما با ظلمشان همچنان ادامه دارد.

نظر شما درباره انرژی هسته‌ای و 15 سال پایداری مردم ایران در این زمینه چیست؟

نظرم را در اثر «گِله از گرگ» گفتم و مخاطبان شما را به شنیدن این اثر دعوت می‌کنم.

این روزها «برجام» در مجلس شورای اسلامی بررسی شده و نمایندگان هم آن را تصویب کردند. شما از دیدگاه یک هنرمند چه ویژگی‌هایی برای توافق هسته‌ای با غرب قائل هستید.

بارها و بارها اعلام شده که اگر قرار است مذاکره و توافقی باشد، تنها در زمینه انرژی هسته‌ای است. به خاطر این که حق مردم ماست و مردم ما لایق بهترین زندگی‌ها هستند. مردم باید آگاه باشند که این حق را چه کسانی می‌خواهند از آنان بگیرند. این که ما از مشکلات دم می‌زنیم، باید دید چه کسانی از وجود مشکلات اقتصادی برای مردم راضی هستند. چه کسانی می‌نشینند و برنامه ریزی می‌کنند برای این که مردم ما را تحت فشار اقتصادی قرار دهند. البته برخی عدم تدبیرهای داخلی هم سبب مشکلات اقتصادی می‌شود، اما بحث این است که چه کسانی به مشکلات راضی هستند.

من بارها گفته‌آم که آزموده را آزمودن خطاست. برخی مسائل مشخص است و اکنون نمی‌شود درباره‌اش صحبت کرد و جو را مکدر کرد. به نظرم در نهایت این مذاکرات، باید عزت مردم ما را در پی داشته باشد و پایداری 15 ساله ما و پرچمی که ایران در مبارزه با قدرت‌های جهانی برافراشت را خدشه‌دار نکند. پرچمی که کشورهای دیگر به آن افتخار می‌کنند و مردمان بسیاری پای این پرچم اشک ریخته‌اند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها