رشد مغزی نوزاد با پشتوانه میکروبیوم مادر
نتایج پژوهش‌های جدید حاکی از نقش مهم انتقال میکروبیوم مادر به نوزاد در تکمیل رشد مغزی است

رشد مغزی نوزاد با پشتوانه میکروبیوم مادر

آگاهی از دانش رشدی

سیر تکاملی و رشد یک انسان را می‌توان به مثابه یک سفر در نظر گرفت. این سفر از زمان لقاح با یک نقشه راه ژنتیکی برای هدایت مسیر آغاز می‌شود. اگرچه در طول این سفر مراحل قابل پیش‌بینی مانند زایش، نوزادی، کودکی، نوجوانی وجود دارد و با بزرگسالی و کهنسالی ادامه می‌یابد، اما هر مسافر به طور منحصر به فرد از طریق محیط‌هایی که در آنها رشد می‌کند، شکل می‌گیرد و ساخته می‌شود.
سیر تکاملی و رشد یک انسان را می‌توان به مثابه یک سفر در نظر گرفت. این سفر از زمان لقاح با یک نقشه راه ژنتیکی برای هدایت مسیر آغاز می‌شود. اگرچه در طول این سفر مراحل قابل پیش‌بینی مانند زایش، نوزادی، کودکی، نوجوانی وجود دارد و با بزرگسالی و کهنسالی ادامه می‌یابد، اما هر مسافر به طور منحصر به فرد از طریق محیط‌هایی که در آنها رشد می‌کند، شکل می‌گیرد و ساخته می‌شود.
کد خبر: ۱۴۱۳۸۸۳
نویسنده آیسا اسدی - روزنامه‌نگار

درک دقیق از روند رشد و توسعه انسانی ضروری است. تئوری رشد نشان می‌دهد که هر انسانی در طول زمان به روشی قابل پیش‌بینی رشد می‌کند (به عنوان مثال ابتدا کودکی، بعد نوجوانی و...). اما هر پدر و مادری نیاز دارد از نظریه‌های رشدی مختلف آگاهی یابد تا بتواند فرزند خود را از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار داده و در صورت عادی‌نبودنش کمک تخصصی دریافت کند.

مزایای آگاهی از دانش رشدی
والدینی که دانش رشدی دارند، به یک نقشه راه، به نام «نقاط عطف رشد» مجهز شده‌ و برای آنچه باید انتظار داشته‌باشند آماده شده‌اند. نقاط عطف رشد، الگوهای عادی زندگی انسان هستند. به عنوان مثال یک نوزاد عادی چهار ماهه به تنهایی لبخند می‌زند تا توجه شما را جلب کند. وقتی سعی می‌کنید او را بخندانید، می‌خندد(به صورت تکامل‌نیافته). به شما نگاه می‌کند، حرکت کرده یا صداهایی تولید می‌کند تا توجه شما را جلب یا حفظ کند. والدین با دانستن آنچه پیش روی‌شان است، آرامش پیدا می‌کنند. همچنین دانستن این‌که آیا چیزی در محدوده طبیعی قرار دارد یا خیر نیز سبب آرامش خاطر آنها می‌شود.

سفر رشدی یکسان
مراحل رشد سیستماتیک است و انسان‌ها تمام مراحل رشدی را در یک توالی کلی طی می‌کنند. همان‌طور که پاپالیا و اولدز(۱۹۹۶) می‌گویند: «هر انسانی از جهاتی شبیه افراد دیگر است اما در برخی جهات دیگر منحصر به فرد است». با استفاده از مراحل رشد شناختی پیاژه به عنوان مثال کودکان از مرحله حسی- حرکتی رشد شناختی را شروع می‌کنند، بعد به مرحله پیش‌عملیاتی، عملیات عینی و سپس عملیات انتزاعی می‌رسند. نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که کودکان عادی معمولا مراحل رشد را از طریق یک «توالی رویدادها» می‌گذرانند.

اهمیت تکمیل مراحل سفر رشدی
تکمیل موفقیت‌آمیز یک مرحله از سفر، پیش‌نیاز مرحله بعدی است؛ چیزی شبیه آجرچینی برای بالابردن یک دیوار. نقش والدین و اطرافیان کودک در این حوزه بسیار پررنگ است. مهم است که هر یک از اعضای خانواده بتواند کودک را در مسیر رشد خود ارزیابی کند و در صورتی که تکمیل موفقیت‌آمیز یک مرحله رشدی اتفاق نیفتاد، برنامه آموزشی مناسبی را تدوین کند.

رشد متعالی برای همه ممکن نیست
هر فردی به طور خودکار به بالاترین سطح رشد در هر مرحله رشدی نمی‌رسد. این امر هم در مورد رشد شناختی و هم رشد اخلاقی صادق است. به عنوان مثال، هر نوجوانی به‌طور خودکار و فقط به این دلیل که ۱۸ ساله شده‌است، قادر به تفکر انتزاعی نیست؛ یا هر بزرگسال میانسالی به صرف ۵۰ ساله‌بودن لزوما باتجربه‌تر یا عاقلانه‌تر از جوان‌ترها رفتار نمی‌کند. آگاهی از ناتوانی رسیدن به رشد متعالی برای همه انسان‌ها، به اعضای خانواده در پذیرش محدودیت یکدیگر کمک می‌کند. این موضوع از جایی مهم به نظر می‌رسد که بسیاری از والدین از اتفاقات پیش روی فرزندانشان آگاه نیستند، اگه جهان دانش هم با شتاب شگفت پیشرفت آن هر روزه به یافته‌های تازه‌ای دست پیدا می‌کند که می‌تواند در فهم و آگاهی والدین موثر باشد. مهم‌تر اینکه دوره زیستی کودکان در این دوره‌ها به نوعی است که می‌تواند هر نوع اشتباه و خطایی پیرامون آن پیامدهایی به همراه داشته باشد. والدینی که همواره با یک سوال مهم دست و پنجه نرم می‌کنند، سوالی با این مضمون که آیا فرزند من عادی است؟

این سفر باید طی شود
در برخی زمینه‌های رشد انسانی، افراد به مرحله بعدی رشد سوق داده می‌شوند؛ خواه برای آن آماده باشند یا نباشند (مثلا رشد جسمانی و روانی- اجتماعی). رشد جسمانی بدن انسان مانند بلوغ طبق برنامه است. هیچ کاری نمی‌توانید برای سرعت‌بخشیدن یا کاهش سرعت آن انجام دهید. به عبارت دیگر چه آماده باشید چه نه، باید این سفر را ادامه دهید. در مورد رشد روانی - اجتماعی، اریکسون(۱۹۵۰) اشاره می‌کند انسان‌ها ناخواسته به مرحله بعدی رشد «هل» داده می‌شوند، خواه مرحله قبلی رشد را کامل کرده‌باشند خواه نه. به عنوان مثال اگر مسائل هویتی نوجوانان (مانند هویت در مقابل سردرگمی نقش آنها در زندگی) در پایان دوره نوجوانی حل نشود، همچنان باید به مرحله بعدی یعنی جوانی وارد شوند و برای نمونه در آنجا دگیر حل مشکل صمیمیت در مقابل انزوا شوند. بنابراین طی نکردن درست مرحله قبلی رشد، باعث ایجاد مشکل و حتی درد در مرحله بعدی می‌شود و گاه تا پایان عمر این مشکلات و آسیب‌ها حل نشده باقی می‌ماند.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها